گرايش برخي جوانان به مدهاي غربي،و غفلت از معاني برخي مدل هاي مورد استفاده در مو وپوشاک ،نشان دهنده ي توجه نکردن اين جوانان درمورد فلسفه ي ظهور چنين مدهايي است.بسياري ازسرمايه داران يهودي و امريکايي اين مدلها را ترويج مي کنند تا جوانان را درغفلت و سطحي نگري نگه داشته و به دنبال اهداف خود بکشانند.
قدم که درخيابان هاي شهر مي گذاري پديده هاي جديدتري به چشمت مي خورد و فکر مي کني که از خوابي چند ساله بيدار شدي و با اين جامعه فاصله زيادي داري.
اين روزها برخي از جوانان جامعه که بخش بزرگي از جمعيت کشور را تشکيل مي دهند ،به پيروي ازمدهاي غربي اقدام و برخي از آن استفاده مي کنند.
براي مثال مي توان به استفاده از لباس هايي که نماد شيطان پرستي روي آنها نقش بسته و يا آرايش موها به مدل هايي که مخصوص هم جنس بازان غربي است،اشاره کرد.
زنگ خطر:
1-شيطان پرستي اکنون در حال انتقال نمادها به جامعه است و به زودي به انتقال ايدئولوژي خواهد پرداخت.
2-شيطان پرستي داراي يک جهان بيني بوده و شيطان پرستان براي اثبات حقانيت خود شواهد زيادي ادعا مي کنند و به راحتي مي توانند افراد 6تا60 سال را با خود همراه کرده و بفريبند.
3-آنها اکنون در دانشگاه ها و بين دانشجويان رخنه مي کنند و به اجراي برنامه ازجمله کنسرت مي پردازند.
4-آنها شيطان را به عنوان قدرت غالب در جهان مي دانند و اگرکسي مي خواهد در جهان خوب زندگي کند بايد با شيطان باشد به طوري که معتقدند راه خدا از طريق ارتباط با شيطان مي گذرد!
5-آنها ازطريق تهيه ي فيلم و موسيقي ،شيطان پرستي را ترويج مي دهند و اکنون اين موسيقي در ميان تعدادي از جوانان دست به دست مي گردد.
6-يکي از شرايط عضويت و پذيرش از سوي گروه هاي نوظهور شيطان پرستي ،مصرف مواد تخديري بسيار قوي از جمله کوکائين ،حشيش و قرص هاي اکس است.
7-دليل استفاده ي اين گروه ها ازاين مواد ورود به حالت خلسه براي انجام مراسم هاي ويژه ي آنان است.
8-بيش از 90 درصد دستگير شدگان در پارتي يک گروه شيطان پرستي در کرج که در قالب اجراي کنسرت برگزارشد،از نقاط مرفه نشين تهران بودند.
آشنايي با آداب و مراسم شيطان پرستان:
الف)اعمال و زمان اجراي مراسم
شيطان پرستي در زمان هاي بسيار قديم و قرون اوليه درچندين زمان انجام مي گرفت.
اولين اعمال شيطان پرستان هنگام کسوف و خسوف صورت مي گرفت............
مباحث عرفاني براي جوانان جاذبه فراواني دارد. اين جاذبه ذاتي موجب شده تا عرفان هاي کاذب هم اندک اندک به دنبال جاي پايي در جامعه ديني ما باشند. اين نوشتار درصدد شناخت و نقد نحله هايي از اين عرفان ها برآمده است. به يقين ورود در عرصه اين مباحث تخصصي ، نيازمند مطالعه ، مباحثه و تحقيق بيشتر است و در اين راستا مقاله حاضر براي ايجاد هوشياري ، انگيزه و پي جويي بيشتر مفيد خواهد بود.
مقدمه:
قابل انکار نيست که عصر مدرنيته تأثيرات شگرفي در بهبود زندگي مادي بشر داشته است. اما اين ارتقاي کيفي در سطح زندگي بشر، او را روز به روز از توجه به ساحت وجودي و سرشت ملکوتي خود غافل تر نموده و در نتيجه تمايلات معنوي و بنيادهاي اخلاقي در جوامع رو به افول رفته است. در چنين موقعيتي که بشر شاهد تاراج ميراث معنوي خود مي باشد ، سعي در پناه بردن به پناهگاهي دارد که روح تشنه معنويت خود را سيراب نمايد و اين تشنگي جز با روي آوردن به چشمه زلال معرفت الهي که از سايه سار قرآن و سنت مي-گذرد، امکان پذير نيست. اين جاست که شيطان از کمين گاه خود بيرون آمده و تشنگان عرفان و معرفت الهي را به گنداب ها و مرداب هاي آلوده فرقه ها و نحله هاي عرفاني منحرف- که داعيه رساندن بشر به عرفان حقيقي و آرامش ابدي را دارند- رهنمون مي سازد. اين گونه است که ما در دنيا و مخصوصاً در جامعه اسلامي خودمان شاهد رشد قارچ گونه افکار مکتب هاي انحرافي و مدعيان عرفان هاي کاذب هستيم. اين روند با پيروزي انقلاب اسلامي ايران و گرايش مسلمانان جهان و به ويژه جوانان کشورمان به معنويت ، شدت بيشتري يافت و اين عرفان هاي دروغين و نحله هاي منحرف، يک تهاجم فرهنگي نرم و پنهان را آغاز کردند. بخشي از اهدافي که آنها دنبال مي کنند، عبارتند از: نفي عقلانيت در جامعه؛ جايگزيني عرفان هاي دروغين به جاي عرفان اسلامي؛ ترويج بي بند و باري و ترک شريعت؛ ترويج شديد فرقه گرايي و ايجاد مکتب ها و نحله هاي متعدد به منظور بر هم زدن امنيت سياسي و اجتماعي و اخلاقي جامعه.
از جمله عرفان هاي کاذب و وارداتي اين موارد را مي توان نام برد: از شرق: ساي بابا ، اُشو ، کريشنا و عرفان رام الله ؛ از غرب: عرفان مسيحيت و عرفان يهود و عرفان هاي آمريکايي هم چون عرفان سرخپوستي و عرفان اِکنکار. اين در حالي است که در داخل کشور نيز، صوفيه و دراويش تحت عناوين مختلف مثل: شاه نعمت اللهي، نقش بنديه و گناباديه به طور هدفمند مشغول ترويج افکار خود، نشر کتاب و جمع آوري طرفداران و ساخت خانقاه هاي متعدد هستند. ما در بخش اول نگاهي کوتاه ولي واقع بينانه به تاريخچه، مباني فکري و برخي اشكالات تعدادي از اين نحله هاي عرفاني نوظهور مي افکنيم و در بخش دوم نحله شيطان پرستي را مورد مطالعه و بررسي قرار داده و مبحث صوفيه را به مجالي ديگر واگذار مي کنيم.
بخش اول: عرفان اُشو، ساي بابا و اِکنکار
فصل اول- عرفان اُشو
1-معرفي: اُشو در سال 1931 ميلادي در روستاي کوچوادا ..........
شايد وقتي آن ماجراي بزرگ در بارگاه ربوبي اتفاق مي افتاد و ابليس ملعون يا همان شيطان رجيم خودمان از دستور الهي مبني بر سجده بر حضرت آدم (ع) سرپيچي مي کرد و کت بسته از ملکوت عالم اخراج مي شد، به ذهن خود اين خبيث هم خطور نمي کرد که روزي براي عده اي انسان نادان و گمراه در مسند خدايي قرار بگيرد و به اصطلاح براي خداي لاشريک هم عرض اندام شريکي و انبازي بکند! والا حتما همان جا اين مسأله را به رخ خدا مي کشيد و بخاطر همان به تهديد خداوند هم مي پرداخت!!
به هر حال قدما گفته اند«دنيا» هم ريشه با واژه «دني» و پست است و از پستي اين دنيا همين بس که اشرف مخلوقات آن يعني انسان به درجه اي از انحراف و انحطاط فکري و رفتاري برسد که شرورترين و منفورترين موجود عالم که همواره شايسته لعن و نفرين تکفير است را به منزله خدا و معبود خود بداند و بخواند و... «پنهت بالله» (چرا تعجب کرديد؟ اين بدبخت هاي شيطان پرست کلي پول مي دهند و با عمل جراحي گوش خودشان را دراز وتيز مي کنند يا زبان خودشان را از وسط شکاف مي دهند تا شبيه شيطان شوند؛ خلاصه قيافه خودشان را تغيير مي دهند، ولي کسي حرفي نمي زند حالا ما «پناه بر خدا» ي فارسي را قدري عربي کرديم تعجب مي کنيد؟!»
حتي جوجه شيطان پرست ها
خلاصه کلام اين که در اين شماره قصد داريم از منظر فقه وشريعت به دم ودستگاه وتشکيلات شيطان پرستي نگاهي بيندازيم. البته ممکن است........
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دنیایی بدون شیطان و آدرس anty666.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.